سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به یقین بدانید که خدا بنده‏اش را هر چند چاره‏اندیشى‏اش نیرومند بود و جستجویش به نهایت و قوى در ترفند بیش از آنچه در ذکر حکیم براى او نگاشته مقرر نداشته ، و بنده ناتوان و اندک حیله را منع نفرماید که در پى آنچه او را مقرر است برآید ، و آن که این داند و کار بر وفق آن راند ، از همه مردم آسوده‏تر بود و سود بیشتر برد ، و آن که آن را واگذارد و بدان یقین نیارد دل مشغولى‏اش بسیار است و بیشتر از همه زیانبار ، و بسا نعمت خوار که به نعمت فریب خورد و سرانجام گرفتار گردد ، و بسا مبتلا که خدایش بیازماید تا بدو نعمتى عطا فرماید . پس اى سود خواهنده سپاس افزون کن و شتاب کمتر ، و بیش از آنچه تو را روزى است انتظار مبر [نهج البلاغه]
 
امروز: جمعه 04 فروردین 29

 جوکهای امروز(بخونید ضرر نمی کنید)

 

 ترکه شاکی میره تو آزمایشگاه میگه : جواب خون شهدا رو  چرا نمیدید؟!!!

یه روز همه آدما میان پیش خدا. خدا میگه: هرکی دروغ بگه میترکه . یه نفر میاد میگه من آدمه خوبیم بعد میترکه . بعدی میگه منم آدم مومنیم میترکه ،تا نوبت به ترکه میرسه , تا میگه من آدمه..... میترکه

فارسه میره مکه پارچه خونه خدا رو میگیره به خدا میگه : غلط کردم ، توبه میکنم ،قسم میخورم دیگه واسه ترکا جک نسازم. تو همین لحظه ترکه میاد به فارسه میگه : اقا ببخشد قبله کدام طرفه؟ فارسه روشو میکنه طرفه خونه خدا میگه : خدا ببین خودش داره گیر میده ها...

روابط عمومی بانک مرکزی به ملت غیور ترک زبان اعلام کرده از پشت نویسی کردن اسکناسهای پنجاه هزارریالی و صف طولانی در بانکها به علت نقدکردن آن به عنوان تراول خود داری نمایند..

 به ترک میگن نظرت در مورد نامزدی چیه میگه: مثل اینو میمونه که بابات برات دوچرخه بخره ولی نتونی سوارش بشی

 بچه اصفهانیه میاد به باباش میگه : بابا امتحان بیست شدم. باباش میزنه زیره گوشش میگه با ?? هم میتونستی قبول بشی ، مجبور بودی این همه خودکار مصرف کنی؟

 ترکه داشته با ماشین تو خیابون میرفته. پلیس میگه : بزن بغل، ترکه میزنه بغل پلیسه میگه : کارت ماشین ؛ گواهینامه ؛ بیمه. ترکه میگه: چیکار کنم ، جمله بسازم؟

 ادامه جک ها در ادامه مطلب...


 نوشته شده توسط مهدی انصاری در چهارشنبه 86/8/9 و ساعت 7:52 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 5
مجموع بازدیدها: 113652
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه